صومعه سرا جشنواره توت فرنگی
سفر به خاطرات مادر بزرگ
تجربه یک اتفاق نوستالژی از خاطرات تعریف شده توسط مادربزرگ برای شما آرزویی شده و دنبال لمس این حس جذاب و پرخاطره اید! برای دیدن تالاب سَرخانْکُل صومعه سرا که قبلا تعریفش را از دوستانتان شنیده اید می روید؛ شاید با دیدن آن منظره و قایق سواری و کلبه های روستایی کمی آن حال و هوای گذشته در شما زنده شود. در مسیر بنر بزرگی توجهتان را به خود جلب می کند که جمله ی جشنواره توت فرنگی های صومعه سرا در آن بزرگتر نوشته شده است! تصاویر کوچکی از برنامه هایی که قرار بود در جشنواره اجرا شود در بنر آمده است، چه اتفاق جالبی!همین روز و همین مسیر !!! پس به سمت روستای صوفیانده می روید! جاده ی روستایی باریک، ترافیک یک طرفه سنگینی را تحمل میکند! اما شما از دیدن نیزارها و باغات اطراف جاده احساس خستگی نمی کنید! به جشنواره می رسید؛ زمان زیادی را از دست نداده اید! غرفه های صنایع دستی، غذاهای محلی، محصولات ارگانیک همه و همه در یک جا جمع شده اند! یک آن خودتان را در پنجاه سال پیش حس می کنید! زنان و مردانی را میبینید که لباس محلی به تن دارند و با جنب وجوش در حیاط مشغول راه رفتن هستند، دخترک ۷،۸ ساله ای با دامن چین چینیش از جلویتان رد میشود و میبینید که به دنبال بزغاله اش است،آن طرفتر مادر دخترک پای تنور داغ نان، یک طرف حواسش به نان است که نسوزد و یک نگاهش هم به دخترکش!
صدایی نازک که آواز محلی را ریز میخواند به گوشتان می آید، مادری پیر را می بینید که هر رج حصیرش را با ترانه های شیرین محلی بالا میبرد! غرق در تماشای این صحنه هستید که دوباره جنب و جوش و صدای سازو نقاره توجه شما را جلب میکند!میگویند که خانه همسایه عروس بران است!چند زن که سینی های جهاز عروس را بر سردارند و جلوتر از عروس حرکت می کنند با آهنگ سورنا زن میرقصند و به دور خود میچرخند! پشت سر آنها عروس که روسری سکه دوزی شده ای بر روی صورت خود انداخته را سوار بر اسبی میبینید که داماد افسارش را بدست گرفته است تا مبادا از طرف اسب به نوعروسش آسیبی برسد!
از تماشای این لحظات هیجان زده اید، اما این تمام داستان نیست! به میمنت این عروسی ،مراسم لافندبازی هم هست! چه هیجانی !!! تصورش را نمی کردید که بعد از این همه سال این مراسم را بتوانید به چشم ببینید!!!! صدای جیغ و صوت حضار اضطرابی هم در شما بوجود می آورد! پهلوان را می بینید که با پای برهنه بر روی طناب می ایستد و یالانچی که همان شاگرد پهلوان است لنگر (چوب) را می دهد تا تعادل پهلوان حفظ شود، هیجانی وصف ناپذیر در وجودتان رخ میدهد! طناب باریک است و پهلوان چطور بر روی این طناب راه می رود؟!!!
صدای سورنا زن بیشتر می شود و می بینید که پهلوان قصد دارد با دوچرخه از روی طناب عبور کند!!! هر حرکت پهلوان تشویق مردم را همراه دارد و شما ترس از آن دارید ک مبادا پایش بلغزد و به زمین بیفتد!! اضطراب و نگرانی جای خودش را به خنده می دهد وقتی به پایین طناب نگاه میکنید و حرکات دلقک وارانه یالانچی را میبینید،او سعی میکند مثل پهلوان باشد اما غافل است از این که حرکاتش مثل یک دلقک موجب خنده و شادی شما شده است، مراسم لافند بازی تمام می شود و شما هم وقتی به خودتان می آیید که هوا تاریک شده و متوجه گذر زمان نشده اید.اما احساس رضایتتان بی نهایت است.
صومعه سرا دارای تالاب زیبای سرخانکل و پناهگاه حیات وحش سَلَکِه است که می توانید تجربه های متفاوتی را در این منطقه بدست آورید . از دیدن پرندگان کمیاب گرفته تا قایق سواری در میان نیلوفرهای آبی و نیزارهای تالاب!!!
برای بازدید از این مناطق بکر طبیعی از دو طریق میتوانید دسترسی داشته باشید! یکی از این مسیرها از رشت ب جاده پیربازار رشت آمده و از جاده بین الملل به سمت روستای سیاه درویشان بروید، اما مسیر دیگر از سمت رشت به تولمشهر و عبور از جاده شیخ محله و رسیدن به این روستا است.
کیمیا
در مي گويد:
سلام. جالب بود. تاریخ دقیقش چه روزیه؟